عاشقانه ها

هر بعد از ظهر همین است
بوی ادکلنِ تنهایی ام، کافه را بر می دارد
میز...، انفرادی در بی کسی هایم رزرو می شود و
شعر در دفترم غلاف..
اندکی در تسلسلِ خیابان
خودم را به بیراهه می زنم
و آنقدر چــروکیده رفتار می کنم که
کسی هوس نکند حتی
نگاهش را در عمقِ من، سرمایه گذارد..
.
بی تفاوت به شکرخنده های حوالی
قهوۀ بی کسی ام را تلخ سر می کشم..
و سیگار به سیگار
کنارِ خود ارضایی های مقیم ِ دفترِ شعر
تنها در درکِ پنی سیلینی غوطه ور می شوم که روزی دوبار
روی احساسم تزریق می کنم..
..
عاشقانه ها
آنقدر در من چرکین شده اند که از ترس واگیر،
خودم را از آغوش های نیمه کاره این حوالی، قرنطینه کنم..

http://rozup.ir/up/web1000/cafe.jpg
 


نظرات شما عزیزان:

shiva
ساعت11:16---27 دی 1392
لایک
پاسخ مرسی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 27 دی 1392برچسب:, | 10:49 | نویسنده : آرمین |
  • سبزوار
  • بیابان زدایی
  • مطالب عمومی