بزار بگم....

بگذار بگویم :

آخر فهمیدم چه ربطی بهم داریم ...

که پشت این همه فاصله تا این حد به من نزدیکی ...

" تو ادامه ی وجود منی "

دل من با تو آرام گرفت ...

این نوشته های گاه و بی گاه ،

قلب من است برای تشکر از تو ...

که صبورانه همه ی بهانه گیری هایم را هضم کردی ...

و آخر هم با همان زنگ صدای همیشگی ...

تسکینم دادی ...

من نمی دانم چه شد یا از کجا پیدا شدی ،

فقط خوب کردی ادامه ی وجود من شدی ...a

خوب کردی ...



نظرات شما عزیزان:

شیما
ساعت20:37---10 دی 1392
عالی بود واقعا لایک
پاسخ: واقعا نننننننی ممنون................ عزیزم


باران
ساعت20:06---10 دی 1392




دلم شکست!

عیبی نداردشکستنی است دیگر،میشکند!

اصلافدای سرت،قضاوبلابودازسرت دورشد…

اشکم بی امان میریزد!

مهم نیس!

آب روشنی است!!!

خانه ات تاابد روشن عشق من…


پاسخ: شعر نیست دیگه ....... دیوونه کنندست... خیلی خیلی قشنگه....


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 10 دی 1392برچسب:, | 15:36 | نویسنده : آرمین |
  • سبزوار
  • بیابان زدایی
  • مطالب عمومی